درباره وبلاگ

برای\\"خـود \\" زندگی کردن ، عاقبتش همین افسردگی است! بیا برای \\"خـــدا \\" زندگی کنیم.!
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خوش یهتی و آدرس ganjcity.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 29
بازدید دیروز : 21
بازدید هفته : 76
بازدید ماه : 186
بازدید کل : 37136
تعداد مطالب : 125
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


خوش یهتی
خوش یهتی سکده
سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, :: 10:39 ::  نويسنده : EH3@N       

توصیه های دکتر شریعتی برای موفقیت در زندگی

 

بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد...


مردم اغلب بی انصاف, بی منطق و خود محورند,ولی آنان را ببخش .

 



ادامه مطلب ...


نظرات (0)
سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, :: 10:14 ::  نويسنده : EH3@N       

وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن

دکتر شریعتی...

 



نظرات (0)
سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, :: 10:2 ::  نويسنده : EH3@N       

سخت است حرفت را نفهمند،

سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند،

حالا میفهمم، که خدا چه زجری میکشد ...
وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ،

اشتباهی هم فهمیده اند.

 

* دکتر علی شریعتی *



نظرات (0)
دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, :: 19:48 ::  نويسنده : EH3@N       
[تصویر: 2pudp85fjotwsycgw7qr.jpg]


نظرات (0)
دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, :: 14:42 ::  نويسنده : EH3@N       

 

بهترین فرشته ها همین شیطان بود. مرد مردانه ایستاد


و گفت: نه سجده نمی کنم، ء


تو را سجده می کنم،ء


اما این آدمک های کثیفی را که از گل متعفن ساخته ای،ء


این موجود ضعیف و نکبتی را که برای شکم چرانیش


خدا و بهشت و پرستش و عظمت و بزرگواری و آخرت و حق شناسی و محبت و همه چیز و همه کس را فراموش می کند ،ء


برای یک شکم انگور یا خرما یا گندم ،گوسفندوار پوزه اش را به زمین فرو می برد


و چشمش را بر آسمان و بر تو می بندد،ء


سجده نمی کنم،ء


این چرند بدچشم شکم چران پول دوست کاسبکار پست را سجده کنم؟ء


کسی را که به خاطر تو ،ء


برای نشان دادن ایمان و اخلاصش به تو،ء


یک دسته گندم زرد و پوسیده را به قربانگاه می آورد؟ء


او را که به خاطر خوشگلی خواهرش حرف تو را زیر پا می گذارد،پدرش را لجن مال می کند؟ء


برادرش را می کشد...؟ء


نمی بینی اینها چه می کنند؟ء


زمین را و زمان را به چه کثافتی کشانده اند؟ء


مسیح و یحیی و زکریا و علی را بی رحمانه و ددمنشانه می کشند،ء


تنها به علت آنکه می توانند،ء


نه،ء

 



ادامه مطلب ...


نظرات (0)
دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, :: 9:37 ::  نويسنده : EH3@N       

 

http://www.loo3.com/loo3/434/love%20nice%20(2).jpg

 

زخــمی بر پهلـویـــم است...

 

روزگــار نمــک می پاشد

 

 

و مــــــــن

 

پیــچ و تاب می خـورم

 

 

و هـــــمــــــــه

 

گـمـان می کننـد که می رقصـم...

 

 

 
 

"دکتر شریعتی"

 



نظرات (0)
دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, :: 9:36 ::  نويسنده : EH3@N       

ای جوان :

تو میدانی و همه می دانند که زندگی از تحمیل لبخندی بر لبان من ، از آوردن برق امیدی در نگاه من ، از بر انگیختن موج شعفی در دل من عاجز است .

تو میدانی و همه می دانند که شگنجه دیدن به خاطر تو ، زندانی کشیدن به خاطر تو و رنج بردن بپای تو تنها لذت بزرگ زندگی من است ، از شادی توست که من در دل می خندم ، از امید رهایی توست که برق امید در چشمان خسته ام میدرخشد و از خوشبختی توست که هوای پاک سعادت را در ریه هایم احساس می کنم . نمی توانم خوب حرف بزنم ، نیروی شگفتی را که در زیر این کلمات ساده و جمله های ضعیف و افتاده پنهان کرده ام دریاب !

من ترا دوست دارم . همه زندگی ام و همه روزها و شبهای زندگی ام ، هر لحظه از زندگی ام بر این دوستی شهادت می دهند ، شاهد بوده اند و شاهد هستند .



آزادی تو مذهب من است ، خوشبختی تو عشق من است ، آینده تو تنها آرزوی من است
(( دکتر علی شریعتی ))



نظرات (0)
دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, :: 9:34 ::  نويسنده : EH3@N       

آنچه در همه پدر و مادر ها مشترک است ، این است که مذهب را طوری تعریف می کنند که انگار شیپور را از طرف دیگرش باد می کنند !

توصیه هایی که به نسل جوان می کنند اینطوری است .

درست مثل این است که طبیبی - یا به هر حال آدمی - دائم به کسی که لبش زخم شده یا صورتش جوش زده بگوید که « جوش نزن » و « زخم نشو » ؛ و بعد هم بگوید که به طور مثال «زخم شدن دهن فلان بدی را دارد ؛ جوش صورت فلان قدر بد است» !



ادامه مطلب ...


نظرات (0)

سخن از دکتر علی شریعتی که هر کدام در خودش هزاران سخن دگر نهفته است :

۱.مسئولیت زاده توانایی نیست ، زاده آگاهی است و زاده انسان بودن.

۲.دلی که از بی کسی غمگین است ، هر کسی را می تواند تحمل کند.

۳.ارزش عمیق هر کسی به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد.

۴.عشق به آزادی مرا همه عمر در خود گداخته است.

۵.اگر پیاده هم شده است سفر کن ، در ماندن می پوسی.

۶.خدا و انسان و عشق ، این است امانتی که بر دوش ما سنگینی می کند.

۷.قدرت نیازمند کسی است که در برابرش رام گردد.

۸.مرا کسی نساخت ، خدا ساخت . نه آنچنان که کسی می خواست ، که من کس نداشتم . کسم خدا بود ، کس بی کسان.

۹.هر کسی را نه بدان گونه که هست احساسش می کنند ، بدان گونه که احساسش می کنند ، هست.

۱۰.استوار ماندن و زیر هر باری نرفتن ، دین من است.



نظرات (0)
دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:, :: 9:31 ::  نويسنده : EH3@N       

دوستت دارم*ها را نگه می*داری برای روز مبادا،

دلم تنگ شده*ها را، عاشقتم*ها را…

این* جمله*ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی*کنی!

باید آدمش پیدا شود!

باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد!

سِنت که بالا می*رود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکرده*ای و روی هم تلنبار شده*اند!

فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمی*توانی با خودت بِکشی*اش…

شروع می*کنی به خرج کردنشان!

توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی

توی رقص اگر پا*به*پایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند

توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد

در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خنده*ات انداخت و اگر منظره*های قشنگ را نشانت داد

برای یکی یک دوستت دارم خرج می*کنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ می*شود خرج می*کنی! یک چقدر زیبایی یک با من می*مانی؟

بعد می*بینی آدم*ها فاصله می*گیرند متهمت می*کنند به هیزی… به مخ*زدن به اعتماد آدم*ها!

سواستفاده کردن به پیری و معرکه*گیری…

اما بگذار به سن تو برسند!

بگذار صندوقچه*شان لبریز شود آن**وقت حال امروز تو را می*فهمند بدون این*که تو را به یاد بیاورند



غریب است دوست داشتن.

و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن...

وقتی می*دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...

و نفس*ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛

به بازیش می*گیریم هر چه او عاشق*تر، ما سرخوش*تر، هر چه او دل نازک*تر، ما بی رحم *تر.

تقصیر از ما نیست؛

تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شده*اند


دکتر شریعتی


--



نظرات (0)